تبعیض برای تجمع و یک خاطره

 نیک می دانیم حاکمان فعلی تبعیض های بسیاری را قائلند که نمونه های بارز آن را از همان روزهای مناظره و تبلیغات انتخاباتی دیدیم و از آن فرصت اضافه ای که به احمدی نژاد دادند و به دیگران ندادند و آن همه داستان های تبعیض آمیز بعد از انتخابات.
امروز خبری را دیدم که نشان از تبعیضی مبرهن در آن بود.
خبر این بود که:
"
برخورد پلیس با تجمع غيرقانوني در 22خرداد
سردار حسين ساجدي‌نيا در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا، تصريح كرد: هر تجمعي كه قانوني باشد پليس همكاري مي‌كند اما در تجمعات غيرقانوني چه در مواقع خاص و چه در ديگر روزهاي سال با تجمع غيرقانوني برخورد مي‌شود./ پليس بيدار و هوشيار است و حافظ نظم و امنيت در جامعه. (لینک خبر)
"
در لحظه، دو تصویر در ذهنم تجسم شد یکی آن تجمعی که با همراهی پلیس در کنار خانه کروبی انجام شد (اینجا) و
دیگری تجمعی در پشت سالنی برگزار شد که چند روز پیش محمد علی ابطحی (اینجا و اینجا)  در آن جا بود و
هر دو تجمع سرانجام به حمله منجر شد یکی به خانه کروبی و دیگری به خود ابطحی و ماشینش.
این تجمع ها چگونه مجوز می گیرند؟ این تجمعات از سوی چه نهاد هایی حمایت می شوند؟ چرا یک بار و حتی یک بار در طول این سی سال برای نمونه حتی با یک نمونه از این تجمعات برخورد نشده است و عده ای را برای قانون شکنی بازداشت و محاکمه نکرده اند؟ البته پاسخ این پرسش ها را نیک می دانیم و آنچه مسلم است مجوزی برای راهپیمایی ۲۲ خرداد در کار نخواهد بود.

به یاد می آورم نمایشگاه کتابی بود در زمانه خوشوقتی مطبوعات و کتاب ها. از این دست جلسات پرسش و پاسخ بسیار بود در گوشه و کنار و یکی بود با حضور خانیکی،‌ حسین شریعتمداری، جلایی پور و دیگری در خاطرم نیست. آنگاه که نوبتی دوباره به جلایی پور رسید به شکلی هماهنگ عده ای که بیشترشان خانم هایی با چادر بودند ناگهان با پلاکارد هایی وارد سالن شدند و مجلسی برهم زدن قصد کرده بودند و شریعتمداری خنده ای داشت بر لب از سر خرسندی. خلاصه آنکه فریاد برآوردند بر جلایی پور که در حرفهایت به زنان چادری و پوشش آنها توهین کرده ای و ... و جلایی پور جواب داد که دخترم و هم همسرم چادر بر سر می کنند و چگونه می توانم به آنان توهین کنم و ...
در این ۳۰ سال یاد گرفته اند جمع شوند و تجمعی بر پا دارند بی هیچ قانون و مجوزی و حتی شاید شرکت کنندگانش از موضوعیت تجمعشان آگاه نیستند و به دستوری می آیند و به دستور جمع می کنند بساط را. اما تاب و تحمل تجمعی مشابه را ندارند و آن را به گرفتن مجوز، شرط برگزاری می دهند و هیچگاه مجوزی صادر نخواهند نمود مگر آنکه اتفاقی بیفتد تاریخی...


0 نظرات:

ارسال یک نظر