استفاده از مردم; اینبار عدالت اقتصادی

                        عکس های رسیده از سطح شهر که مردم را تشویق به داشتن حس تعهد اجتماعی می کند 

حس 'تعهد اجتماعی'، 'عدالت اقتصادی' و سال گذشته در هنگامه انتخابات 'عدالت اجتماعی' و 'سیاسی'. 
آنجا که باید مالیاتی داد و رایی در صندوق انداخت و یا مشتی بر دهان این و آن کوبید، این کلمات برای حکمرانانمان حیاتی می شوند و حضور پرشکوه مردم اجتناب ناپذیر و ضروری. اما وای بر آن روزی که پرسش شود این مالیات ها چه می شود و آن رای ها چه! دیگر آنگاه مردمی در کار نیست. 'مردم' تمام می شود و منافق و محارب و بیگانه و وابسته پا به عرصه می گزارد. به فرهنگی تبدیل شده است برایشان: 'هر که با ما نیست برماست'.
                      عکس های رسیده از سطح شهر که مردم را تشویق به داشتن حس تعهد اجتماعی می کند

عدالت آن چیزی نیست که برای منافع جناحی و تداوم و استمرار قدرت و برای بازه ی زمانی کوتاهی معنی یابد و پس از آن به فراموشی سپرده شود تا رویدادی دیگر. 
آيا دیده اید پوستر و تبلیغی را که سخن از عدالت به میان آورد برای مردم و بی نیاز از آنها باشد، به پشتوانه رای ها و مالیات های پیشین؟ 
آيا دیده اید عدالتی را که حکمرانان به پشتوانه ی قدرت و مالیاتی که مردم بدانها عطا کرده اند، بی منت و برای خود مردم جاری گردانند؟
آيا دیده اید جایی پس از ۳۱ تیر یا ۲۲ خرداد (و یا هر انتخابات دیگری)، پوستری و یا برنامه ای را در صدا و سیمای ضد ملی که از تبعات آن رای و مالیات حرفی به میان آورد؟ که مالیاتها مثلا در فلان جا و برای مردم و نه دولت و قدرت هزینه شده است و رای گیرنده ها نیز مسوولانه مردم را مدنظر دارند و امور آنها را پیگیری می کنند و برای آنها ماهیت یافته اند؟ 
یک نمونه پوستر در اختیار نیست که اشاره کند که مالیات های مردم در این راه و در آن مسیر هزینه شده است! هیچ پوستری در دسترس نیست که بعد از انتخابات به آن بزرگی در سطح خیابان ها و اتوبان ها نصب شده باشد که بگوید رای دهنده عزیز که برای گسترش مردمسالاری و عدالت اجتماعی و سیاسی که پیشتر با این کلمات فراخوانده بودیمتان به پای صندوق ها، فلان وعده را در بسار تاریخ عملی کرده ایم و فلان کار ها را نیز بزودی ... . نه! هیچ پوستری در هیچ آرشیوی نیست که به غیر از روزهای نیاز حکومت بر پا شوند و مردم را به رسمیت شناسند.
استفاده ابزاری حکومت از مردم، در این سال ها بشکلی قبیحانه در میانشان نهادینه شده است در دو عرصه: سیاست و اقتصاد. چرا که آنجا که همین مردم موقتا فهیم و متعهد (به زعم حاکمیت) دیگر تاریخ مصرفشان به پایان می رسد شعور و درک لازم را ندارند و به حجاب و به طرح های گوناگون محکوم می شوند و این ها به غیر از زمان هایی است که از رای و مالیاتشان پرسش می کنند.  


0 نظرات:

ارسال یک نظر